intent on doing anyt

ɪntent ɑn duɪŋ enit


فارسی

1 عمومی:: سخت‌ مشغول‌ كاری‌، سرگرم‌كرد، مصمم‌دركردن‌ كاری‌، كاری‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code